دیــوونـه بـــازیـهای مـا دوتـا |
امشب باز وقتی من موندم و من و تنهاییم...
شمعی روشن میکنم و گریه میکنم...برای تو...
برای خودم...
برای تمام اونایی که خواستن گریه کنن ولی بغض خفشون کرد...
برای تویی که خواستی و نشد...برای خودم که کنار کشیدم و نشد...
برای تمام دلتنگی هات...
برای تمام لحظه هایی که باید پیشت میبودم...اما...نبودم
برای تمام تنهایی هام که تو پرشون کردی...
امشب گریه میکنم به تعداد روز های عمر کوتاهت...
به اندازه ی دل شکستم...به اندازه ی بغضی که در من رخنه کرده..
امشب گریه میکنم به احترام تمام خیانت هایی که از دوستام دیدم
اما...نشکستم...فقط گذشتم...
هق هق امشب مرا به پای شکستن نگذار...
به پای انچه بگذار که خواستیم و نشد...
به پای خاک سردی بگذار...
که تو را در اغوش گرفته...
نظرات شما عزیزان: